به مناسبت سالگرد کودتاي ۲۸ مرداد عليه دولت مصدق کاغذي تحت عنوان سند کودتا و افشاگري اردشير زاهدي منتشر شد که شکل و شمايل آن دچار شک و شائبه بود.
۲۸ مرداد امسال که سالروز کودتاي آمريکاييها عليه مصدق در سال ۱۳۳۲ بود، کمي ويژهتر و پررنگتر از قبل در شبکههاي اجتماعي برگزار شد تا جايي که هشتگهاي مختلف عليه اين روز شکل گرفت و افراد و اقشار متفاوت راجع به آن پست و توييت زدند. آدمهايي که متفق القول تصميم گرفته بودند تا اين روز را در تاريخ به عنوان سمبل بي اعتمادي به آمريکاييها بشناسند. اما در کنار همه اظهار نظرهاي گوناگون پيرامون ۲۸ مرداد يکي از پستهايي که در شبکههاي مجازي بيشتر ديده شد و تحت عنوان سند افشاگري در توييتر از آن ياد شد؛ ماجراي دست نوشتهاي بود که خبرنگاران بي بي سي دست به انتشار آن زدند. تصوير يک دست نوشته که گفته مي شد: «سند موسسه هوور دانشگاه استنفورد آمريکا است، و شاه براي کودتا عليه دولت ملي دکتر محمد مصدق ۸۰هزار تومان به آيت الله کاشاني و بهبهاني و ۲۰هزار تومان به شعبان جعفري پرداخت کرده است.»
انتشار اين تصوير از يک کاغذ که ادعا ميشد سندي است مربوط به سال ۱۳۳۲ انقدر شائبه داشت که براي طيف گسترده اي اين سوال پيش آمد که چرا يک رسانه رسمي براي اثبات ادعايش بايد به چنين کاغذي استناد کند.
شائبه اصلي که در مورد اين دست نوشته شکل گرفت اين بود که دست خط آن را به اردشير زاهدي نسبت ميدهند کسي که در زمان کودتاي سال ۱۳۳۲ يک جوان ۲۵ ساله بود که بعنوان فرزند فضلالله زاهدي شناخته ميشد. در تاريخ فضل الله زاهدي را به عنوان يکي از عاملان اصلي انگليس در ايران ميشناسند فردي که بعد از مصدق عنوان نخست وزيري کشور را به دست گرفت. اما نکته اي که مورد توجه بسياري قرار گرفت اين بود که يک کاغذ ساده آن هم با دست نوشته اي از اردشير زاهدي آن هم بدون هيچ اثري از کهنهگي کاغذ وآن هم با جوهر خودکار يا احتمالا روان نويس سبز رنگ چه طور ميتواند مربوط به ۶۵ سال گذشته باشد؟ اين در حالي است که اولين خودکار در سال ۱۳۴۲ توسط علي اکبر رفوگران موسس کارخانهي بيک به ايران وارد شد؛ يعني حدود ۱۰ سال بعد از کودتاي ۲۸ مرداد. فارغ از اينکه همين تکه کاغذ بر فرض درست بودن محتواي آن چرا به همين راحتي مي تواند مدرک متقن براي اثبات يک ادعا شود و حتي به عنوان يک سند تاريخي در موزه از آن نگهداري شود. موضوعي که حتي از چشم کاربران نيز دور نماند و بهانهاي براي توييت هاي مختلف آنها در فضاي مجازي شد.
کاربري با اسم مستعار زکيپديا در مطلبي طنز نوشته است: من يه سند دارم که ترامپ براي انتخابات ده ميليون دلار از روسيه پول گرفته فقط يه کم خطش از اين بدتره به دانشگاه استنفورد بگين نماينده بفرسته بهش اهدا کنم.
کيان عبداللهي سردبير خبرگزاري تسنيم هم نوشته: ديدم بيبيسي فارسي نبوغ تاريخي به خرج داده و سند سمت چپ را به عنوان مردک غيرقابل تشکيک درباره کودتاي ۲۸ مرداد و نقش آقاي کاشاني در کودتا منتشر کرده دقيقا به همين مبتذلي؛ اتفاقي توي خرت و پرتام يک سند قطعي پيدا کردم(که بعدا افشا ميکنيم) مربوط به کدوم کودتاست!
رادمان هم اين سند بيبيسي را مسخره کرده و نوشته که همهٔ سندهاي قبل و بعد از اين سند سوء تفاهم بوده است!
علي نصرتي هم ار هميا رابطه به شوخي نوشته: سر رسيد پسر زاهدي رو تکذيب ميکنم. سر رسيد اصلي دست منه. متاسفانه يه عدهاي ميخواستن بسوزوننش اما من نذاشتم.